آقای برادر امدادگر عزیز
مدتیه که به خاطر ماموریت و یه سری کارهای شخصی نتونستم که وبلاگ را آپ کنم. ولی الان می خوام که از مسابقات کشوری جستجو و نجات ویژه امدادگران که در مرداد ماه 1388 برگزار گردید بگم.
این مسابقات که در رشته های تخصصی جستجو و نجات برگزار میشه ، امدادگران و نجاتگران نمونه از سراسر کشور به نمایندگی از استانهاشون با دیگر نجاتگران به رقابت می پردازند.
امسال رشته های دیگه ای همانند سگ های تجسس ، تریاژ ، چادر زنی و یه چندتا پارامتر خاص مثل احیا قلبی ریوی و کمک های اولیه نیز اضافه شد ؛ در کنار این مسابقات تخصصی ، مسابقات تفریحی مثل هل دادن بشکه ، والیبال ساحلی و شنا در ساحل چمخاله نیز وجود داشت ولی.....................
ولی چه مسابقه ای ، در روز اختتامیه بود که قبل از اتمام مراسم ، نامه ای را نوشتم و خطاب به حاج آقا عبد خداوندی دادم ؛ متن نامه شامل پیشنهاد هایی بود که نه به یک مسئول رسمی و بالا مقام بلکه به یک مسئول عملیاتی که این مسابقات زیر نظر او اجرا می شد ، دادم.
در این نامه آمده بود که رقابت در این مسابقات برداشته شده است ، رقابت صرفا رقابت بین اعضای استان اعزامی شده است. بهتره بگم که نوع مسابقات و تعدد جوائز ، طوری شده بود که به هر استان یک جایزه می رسید ، و این خود باعث بی میلی در اعضای شرکت کننده می شد چرا که اگر به استان من قرار است یک جایزه برسد با تلاش یک گروه و کسب یک امتیاز ، حس رقابت من را با سایر گروه های همسان خودم در استان های دیگر از بین می برد(چرا؟ چونکه استان من در یک رشته مثلا سیلاب در سه آیتم امتیاز خوب زده و تیم من دیگه جایی برای صعود نداره یا بهتره بگم که اگر تیم آوار استانم در یک آیتم انصراف داد من باید خوشحال باشم چراکه یک رقیب در استان خودم را از دست دادم.)
با توضیح بالا کاملا مشخص است که رقابت در بین اعضا ی یک استان است نه در میان تیم های همسان استان ها. همین عاملی برای عدم رقابت در بین اعضا می شد که نهایتا حاشیه ای به یادماندنی را برای همیشه در خاطرات چاف- اردوگاه کشوری عملیاتی امداد و نجات به جا گذاشت.
بی برنامگی محض در سیستم و برنامه ریزی ها به چشم می خورد. هزینه ای بالا که بر روی دست سیستم ماند و چه نتیجه ای؟
آیتمی که سال قبل، تیم جاده فارس آن را انجام داد و از روی همان آیتم ، امتیاز حداکثر را کسب نمود و مقام سوم کشوری مسابقات امداد و نجات ویژه مربیان را به دست آورد ، امسال مورد پسند واقع نشد و جالب این بود که آن روش را نیز اشتباه قلمداد کردند. !!!
و خلاصه اینکه اختتامیه ای برگزار گردید که در آن ، آقای دکتر اسفندیاری در پاسخ به درخواست امدادگران مبنی بر ناعادلانه بودن نتیجه مسابقات ، خطاب به امدادگران گفتند:«آقای برادر امدادگر عزیز ، اینو بهتون میگم ، اگر بخوایم واقعی امتیاز بدیم ، هیچکدوم از شمـــــاها ، اون ، به اون مرتبه و چیز نمی رسید ، داورا این را تشخیص میدن»
این در حالی بود که همزمان با این فرمایش مسئول محترم ، مورد توجه امدادگران حاضر قرار گرفت و نبست به این گفتار عکس العمل نشان داده شد و ایشان نیز بلافاصله تریبون را ترک کرد. هرچند بعد از پایین از آمدن از سن ، قول بررسی مجدد نتیجه را دادند ولی نوش دارو بعد از مرگ سهراب فایده ای ندارد. بهتر بود مسئولین امر با صرف این همه هزینه و تلف شدن مدت زمان بیش از 60.000نفرساعت به فکر راه چاره ای باشند.
هرچند نامه ای که به جناب عبدخداوندی نوشته شد شامل مشکلات و نقدی بر مسابقات بود و همچنین راهکارهایی را ارائه می کند ، ولی شرایط دیگری همچون گرما، رژه!!! و سخنرانی های پی در پی ، دست به دست هم داد تا اختتامیه را گرمتر از هوای رطوبت دار لاهیجان کند.
از ما که گذشت ولی امیدوارم برای آیندگان برنامه ریزی دقیقتری انجام گیرد.
-كارشناس ارشد مديريت سوانح دانشگاه تهران