سال قبل بود که پستی گذاشتم با عنوان هفته ی هلال احمر متفاوت تر از همیشه

قضیه از این قرار بود که سال قبل طی یک ارزشیابی سراسری در جمعیت های هلال احمر کشور ، توسط جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تعداد۳۰ نفر را به عنوان امدادگر ، جوان و داوطلب نمونه کشوری در قالب همایش مهرورزان معرفی کردند که در سالن همایش های وزارت کشور و با حضور وزیر محترم کشور و رئیس کل جمعیت هلال احمر کشور و معاونین وی ، در حضور جمع کثیری از اعضا مراسم مهرورزی برگزار شد. مراسم باشکوهی که با اهدا تندیس مهرورزی و حج عمره از منتخبین تجلیل شد.

در اون مراسم از سازمان امداد و نجات ۱۵ نفر انتخاب شده بودند که هر کدام از گوشه ای از ایران حاضر شده بودیم. بعضی از چهره را توی دوره های مختلف و به خصوص توی چاف زیاد دیده بودیم. آقای مجدمی از خوزستان و یا آقای زندی از کردستان و یا آقای میرشکاری از سیستان

به هر حال جدا از اصل قضیه رفاقتی میان اعضا ایجاد شد که در مدت یکسال قبل تا الان نه تنها دوستی از بین نرفت بلکه در مناسبت های مختلف و حتی با ارسال پیامکی از طرف دوستان مهرورزم ، این رفاقت تحکم پیدا کرد ، تا اینکه امسال در مراسم اعطای درجه به امدادگران و نجاتگران و ایثارها ، چشم ها دوستانی را دیدند که تلاششان گرم کردن کانون خانواده هایی است که حادثه در حال سرد کردن آن بوده.

دوستانی که دیدنشان خاطره بود

یه نگاه و یه کم صبر و تامل

ببخشید شما را کجا دیدم ، چاف؟ ، شهریار؟ ، ساوه؟ ، جاده؟ ، آوار؟ ، مهرورزان؟ ، قم؟ ، تهران؟ ، کجاااااااااااا؟

یهو صدایی با تعجب بلند میشد که آهااااااااااااا........

چه خبر ؟!

چیکار میکنی؟!

اینجا؟!

جالب بود

بعضی ها فقط شکل همدیگه را تو ذهنشون مجسم کرده بودند و حتی فامیلشو را نمی دونست

ولی چیزی که عالی بود دوستانی بود که پس از سال ها و دور از دغدغه رقابت کنار همدیگه اومده بودند، جای بعضی از اونها هم که نبودند واقعا خالی بود که با یاد و ذکر خاطره ای جاشون رو سبز می کردیم.

از میان مهرورزان سال ۹۰ هادی قهری همدان را دیدم ، آقا مجدمی خوزستان، میرشکاری سیستان ، حسینی از چهار محال ، امیر آقابالایی آذر شرقی و آقای زندی از کردستان ، و یه چیز مشترک بین صحبت هامون بود : چه زود گذشت . . .

ولی جلسه اعطا درجه:

سالن ایوان شمس

تهران

۲۰/۰۲/۹۱

امروز چه خواهد شد ، درجه ها را میدهند بهمون ، نشان را اعطا می کنند؟ ، اینو که میدونستیم ، پس چی ؟؟؟   چرا؟؟؟

جلسه شروع شد ،‌ مجري سيد جواد هاشمي ، مجري توانمندي كه در قسمت هاي پاياني جلسه حضورش بيشتر احساس شد

رئیس سازمان از درجه ها صحبت کرد و از اقداماتی که برای اجرای درجه ها انجام گرفته بود

رئيس كل جمعيت هلال احمر از برنامه هاي كلي و استخدام در هلال احمر صبحت كرد

اجراي گروه سرود

يكي از قسمت هاي با ارزش اين همايش ، اعطا درجه ايثار به خانواده محترم امدادگر فقيد مرحوم محمود كاري بود كه باعث شد امدادگران و نجاتگران حاضر در جمع ، تحت تاثير عملكرد همكار خودشان قرار بگيرند و آنچنان از خانواده آن مرحوم تجليل كنند كه ديگر جاي هيچ حرف و صحبتي نمونده بود.

امدادگران و نجاتگران ، به احترام آن امدادگر فقيد بر روي پا ايستاده بودندو فقط كف ميزدند و آنچان كف مي زدند و گريه مي كردند كه مجالي براي كار ديگري نبود ، صداي هق هق بود و صداي كف

صداي باران ، صداي آب و نداي شخصي كه كمك مي خواست و كسي نبود جز امدادگر محمود كاري

كه يار را برگزيد و نداي حق را لبيك گفت

رونمايي از درجه ايثار

 

و نهایتا هادی قهری مخترع جوان ایرانی که مبتکر سیستم هشدار دهنده حوادث است نشان ایثار را دریافت کرده و تمامی مدال های جهانی خود را به شهدای امدادگر هلال احمر اهدا کرد.با  آقاي هادي قهري در ۱۹/۰۲/۹۰ در سالن همايش هاي وزارت كشور ، تنديس مهرورزي گرفتيم.

Alireza Sotakbar (15 of 18)-3.jpg